جبرو اختیار
بحث جبر و اختيار ، خود به خود بحث ” عدل ” را به ميان آورد . زيرا رابطه مستقيمی است ميان اختيار و عدل از يك طرف ، و جبر و نفی عدل از طرف ديگر ، يعنی تنها در صورت اختيار است كه تكليف و پاداش و كيفر عادلانه ، مفهوم و معنی پيدا میكند . اگر انسان ، آزادی و اختيار نداشته باشد و در مقابل اراده الهی و يا عوامل طبيعی ، دست بسته و مجبور باشد ، ديگر تكليف و پاداش و كيفر ، مفهوم خود را از دست میدهد
متكلمين اسلامی دو دسته شدند : دستهای كه از همان ابتدا ” معتزله ” ناميده شدند طرفدار عدل و اختيار ، و دسته ديگر يعنی گروه اهل حديث كه بعدها ” اشاعره ” ناميده شدند طرفدار جبر و اضطرار گرديدند . البته منكران عدل ، صريحا نگفتند كه منكر عدل الهی هستيم زيرا قرآن كريم كه هر دو دسته ، خود را حامی آن میدانستند ، با شدت ، ظلم را از خداوند نفی ، و عدل را اثبات میكند .